سرخ شد چهره زردم اگر از خون سرم
باز شد راه وصال از طرف دادگرم
خون دل ها که پس از مرگ پیمبر خوردم
ریخت در دامن محراب عبادت ز سرم
مسجد کوفه تو در روز جزا شاهد باش
من که معصوم ترم از همه مظلومترم
مسجد کوفه خدا یار و نگهدار تو باد
که دگر نشنوی آوای دعای سحرم
هرچه باشد حسنم خون علی در رگ توست
مهربان باش تو با قاتل من ای پسرم
بدنم را به سوی خانه عزیزان مبرید
بگذارید غذا بهر یتیمان ببرم
.
بابای عالم!
شکوه به که بریم ازنیامدنت!
شکوه ازکه بریم دیرآمدنت را جزخودمان!
بابای خوبمان!حق داری غریبانه بنگری اعمالمان را ودر خلوت خودت اشک بریزی !حق داری !
خیالتان راحت آقا ! امروز دیگر دروغ وغیبت وتهمت و...گناه نیست!
هرگناهی توجیه میشود ! زبانم لال...!
معترض که میشوی میگویند: املی، ازدنیا عقبی،عقده ای هستی !!!..
چقدردلمان را به درد آورده اند کژفهمان و منتظران ومدعیان دوست داشتن تو نیز!!شکوه به کجا بریم!
آقا بیااااااااااااااااااا
دلتنگ آمدنت هستیم...
ازحالمان میپرسی ! خوبیم !راحتیم !..و ملالی نیست جز دوری شما!...
این ماه [رمضان]، همچنین بهار قرآن است. انس با قرآن، معرفت اسلامی را در ذهن ما قویتر و عمیقتر میکند. بدبختی جوامع اسلامی، به خاطر دوری از قرآن و حقایق و معارف آن است. آن کسانی از مسلمانان که معانی قرآن را نمیفهمند و با آن انس ندارند، وضعشان معلوم است. حتی کسانی هم که زبان قرآن، زبان آنهاست و آن را میفهمند، به خاطر عدم تدبر در آیات قرآن، با حقایق قرآنی آشنات نمیشوند و انس نمیگیرند
از کجاست؟ غیبت او بیدلیل نیست
چون ذاتاً آفتاب، به مردم بخیل نیست
ما فرع خاک پای تو هستیم ای حبیب!
خاکی که سر به سجده نیارد، اصیل نیست
باید میان کوره بسوزد که گُل کند
دل تا میان شعله نیفتد، خلیل نیست
جایی که جای پای عروج محمّد(ص) است
راهی برای پر زدن جبرئیل نیست
بعد از دو نیم کردن دل، پا بر آن گذار
این سینه کمتر از وسط رود نیل نیست
برای میهن عزیزم ایران:
1-بی خیال تحریمها و قطعنامهها
استوار ایستادهای
و خم نمیشوی
جز برای ادای نماز
2-تو آن پرندهای
که تمام صیادها
برایت قفس ساختهاند
3-تو آن نخل تناوری
که با موریانههای هیچ تحریمی
از پای در نمیآید
4-قطعنامهها و تحریمها
لطیفههای بیمزهای هستند
که تنها
سطلهای زباله را پر میکنند.
5-تو آن قدر خوشبو هستی
که بوی گند قطعنامههای سازمان ملل
مشامت را نمیآزارد.
6-به تو تکیه میکنم
که بزرگتر از تاریخی
و میشود
در سایه سارت بزرگ شد.
7-دنیا تعظیم کرده است
تو قد افراشتهای
میهن گلهای محمدی!
8-شب اندیشان
چراغ خانهات را خاموش میخواهند
«میهن آفتابی» من!
9-به تماشای سربلندیات آمدهاند
سر بزیران تاریخ
که از گورهای خویش فراری شدهاند.
10-در خیزشی شگرف
میسازمت
باشکوهتر از شهر آفتاب
با قدرتی
به همت مردان انقلاب
11-روبروی نامت
گل سرخی شکفته میشود
وقتی پرچم خوش رنگ تو بالا میرود
12-هر برگی میشکفد
پرچمی است که سربلندی بیبدیل تو را
فریاد میکشد.
13-خورشید فردا
از شانههای تو طلوع میکند
ایران من!
14-نامت را که میشنوم
کلاهم را صاف میکنم
و به احترامت میایستم
در صفی از موجهای از جنگ برگشته
15-تنها نه من
از شکوه تو میگویم
که این
میراث تمام عاشقان میهن است...
از بانک اشعار عبدالرحیم سعیدی راد
راست یا چپ ....
مرد _ مرد _ مرد _ مرد _ مرد _ مرد _ مرد _ مرد
مرد _ مرد _ مرد _ مرد _ مرد _ مرد _ مرد _ مرد
ضرب آهنگ گامهایش هرچه نزدیکترمیشود شنیدنی تراست...
دلم بیتاب وبی قرارآمدنش...
هنوزنرسیده ومهمان خانه مان نشده دلتنگ رفتنش هستم...
ازآمدنش مسروراز همنشنیش مشعوف وازرفتنش محزون...
درچشمه سارنیایش ودعا،زلال ناب افتتاح،سحر،ابوحمزه وجوشن کبیر...
چشمه طهورمجیر،شبهای احیا و سوز توبه ودعا...چقدرسبک میشوی...
چه روحانی ست ثانیه ثانیه حضورش...
چقدرآمد ورفت نفس هایمان پربها میشود در همکلامی با رمضان...
اینجا پیوند یخوری با معشوقت اگرطالب باشی...
اینجا عشق معنا میشود اگرعاشق باشی...
مبارکتان باد حلول زیباترین ماهها...
ماه عشقبازی با خدا...