ایران وطن من
با سلام خدمت تمام تالشان عزیز. با توجه به نزدیک شدن به سال جدید در این پست برای شما یک آهنگ غیر تالشی اما زیبا و حماسی از آقای علیرضا عصار با نام ای وطن در مورد ایران بزرگ می گذارم، که بی ارتباط با عید باستانی ما هم نیست.
متن این آهنگ را نیز برای شما گذاشتم تا لذت کافی و وافی رو از این آهنگ ببرید.
ای وطن ای مادر تاریخ ساز،
ای مرا بر خاک تو روی نیاز،
ای کویر تو بهشت جان من،عشق جاویدان من،ایران من،
ای زه تو هستی گرفته ریشه ام،نیست جزء اندیشه ات اندیشه ام،
آرشی داری به تیر انداختن،
دست بهرامی به شیر انداختن،
کاوه ی آهنگری ضحاک کش،خود که دشمن افکنی ناپاک کش،
رخشی و رستم بر او پا در رکاب،تا نبیند دشمنت هرگز به خواب،
مرزداران دلیرت جان به کف،سرفرازان سپاهت صف به صف،
خون به دل کردند دشت النهر را،بازگرداندند خرمشهر را،
ای وطن ای مادر ایران من،
مادر اجداد و فرزندان من،
خانه ی من بانه ی من،توس من،هر وجب از خاک تو ناموس من،
ای دریغ از تو که ویران بینمت،بیشه را خالی زه شیران بینمت،
خاک تو گر نیست جان من مباد،زنده در این بوم و بر یک تن مباد،
وطن یعنی همه آب و همه خاک،وطن یعنی همه عشق و همه پاک،
پگاه شیر خواری گاهواره،به دور درد پیری عین چاره،
وطن یعنی پدر مادر نیاکان،به خون و خاک بستن عهد و پیمان،
وطن یعنی هویت،اصل،ریشه،
سرآغازا،سرانجاما،همیشه،
ستیغ و صخره و دریا و هامون،
ارس،زاینده رود،اروند،کارون،
وطن یعنی سرای ترک با پارس،
وطن یعنی خلیج تا ابد پارس،
وطن یعنی دو دست از جان کشیدن،به تنگستان و دشتستان رسیدن،
زمین شستن زه استبداد و از کین،به خون گرم در گرمابه ی فین،
وطن یعنی اذان عشق گفتن،وطن یعنی غبار از عشق رفتن،
وطن یعنی هدف یعنی شهامت،
وطن یعنی شرف یعنی شهادت،
وطن یعنی گذشته،حال،فردا،تمام سهم یک ملت زه دنیا،
وطن یعنی چه آباد و چه ویران،
وطن یعنی همین جا یعنی ایران،
وطن یعنی رهایی زه آتش و خون،خروش کاوه و خشم فریدون،
وطن یعنی زبان حال سیمرغ،حدیث یادستان و بال سیمرغ،
سپاه جان زه خوزستان کشیدند،
شهادت را زه جان ارزان خریدند،
نماز خون به خونین شهر خواندند،
مهاجم را زه خرمشهر راندند.